۹ ماه با استرس با ترس گذشت و باز امروز بغض من ترکید و تنهایی را حتی به خدا گله کردم خدا تو میدانی چه زجری داشتم چرا گرفتی خدایا من نمیفهمم این حرفا رو که اگه میموند چی میشد اگه میموند بد میشه این چرت و پرت ها رو نمیفهمم.اگه میموند خدا داده بود خودش محافظش بود .خدایا حکمتت رو نمیدونم ولی این روزها دلم سخت دلتنگ است.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت